تاريخ انتشار :یکشنبه 15 مارس 2015.::. ساعت : 8:23 ب.ظ
فاقدديدگاه

تاثیر تشویق در یادگیری

شاید برای عده ای تصور اینکه بتوان در مدرسه ای از تشویق استفاده کرد کمی دشواراست اما واقعیت این است که می توان در سنگر مدارس شاهد حضور با شکوه معلمان وشاگردانی بود که با سرمایه از محبت وچهره های متبسم ومصصم در تلاش هستند که در کارهای خود موفق بوده اند. پس باید رنگ مدرسه ای یادآور زیبائیها ونیکوئیها باشد. چرا که هم انسانها بالاخص نوجوانان محبت پذیر می باشند. ولذا نیاز به محبت از اساسی ترین نیازهای هر انسان می باشد. تشویق نیروها واستعدادهای دانش آموزان را به کار می اندازد واستقامت آنها را در کارها زیاد می کند وموجبات سرعت در کارهای بدنی را فراهم می کند ودر کارهای فکری موجب سعی وکوشش بیشتری می گردد . تشویق وتقویت رفتار مثبت در کودک و دانش آموزان سبب شکل گیری عادات مطلوب در آنان می شود. به عبارت دیگر از آنجا که از طریق رفتارهای تشویق آمیز کلامی وغیر کلامی مادی ومعنوی فردی وگروهی مستقیم وغیر مستقیم مربی بیش از هر چیز به یک نیاز هم نوجوانان یعنی نیاز به محبت متعلق وتوجه پاسخ داده می شود.ما شاهد بیشترین مؤثرترین وپایدارترین اثر در رفتار آنان هستیم
در حالی که وقتی دانش آموزی را تنبیه می کنیم نه تنها به هیچ یک از نیازهای خطری واساسی او پاسخ نمی دهیم بلکه تعادل حیاتی اش را برهم زده او را با تجربه ناخوش آیندی که همواره ازآن گریز دارد مواجه می کنیم ولو اینکه بطور موقت رفتار مطلوب آن را کنترل کرده باشیم.
رسول خدا پایه رفتار با کودکان و نوجوانان را بر محبت استوار کرده وسفارش می کند که آنان را گرامی بداریم وبا جایزه ای که امکان وفایش هست انان را تشویق نمائیم.

استفاده ازروش تشویق ومحبت یکی از روشهای تربیتی بسیار مؤثر ونشانه صدر ونقش مطمئنه داشتن فرد است. خدای تعالی رمز پیروزی پیامبر اکرم (ص) رادر همین شرح صدور محبت ورزی پیامبر به امت خود می داند : به موجب لطف ورحمت الهی برایشان اموزشی نجواه وبا انان مشورت کن وبه آنان شخصیت بده مقداری توجه وتحسین برای هر کسی مفید است چون انسان نیاز به تایید واحترام دیگران دارد ومی خواهد در هر کاری که فعالیت می کند دیگران کوشش او را قدر بدانند و برایش ارزش قائل شوند. منتها برای سرآمد شدن یا برجسته شدن ودریافت تحسین باید کوشش بیش از حد متعارف داشته والبته به موازات کوشش آمادگی واستعداد آن فعالیت ویژه هم باید در انسان باشد

درس معلم اربود زمزمه محبتی جمعه به مکتب آورد طفل گریز پای را

فرآیند تشویق سیستم انگیزشی فرد را تحریک می‌کند و احساس خوشایندی در او بوجود می‌آید. بر مبنای نظریات یادگیری مربوط به شرطی سازی ، اگر این احساس خوشایند با رفتار انجام گرفته پیوند بخورد، در موقعیتهای بعدی فرد را وادار به انجام رفتار مورد نظر خواهد کرد. لذت جویی و کسب لذت از ویژگیهای اساسی انسان است و فرد تمایل به کسب لذت دارد. حتی مراکزی از مغز شناخته شده‌اند که با این تمایل فرد مرتبط هستند. این مراکز به مراکز لذت معروف هستند که در موقعیتهای خوشایند و لذت بخش فعال می‌شوند.در کل تشویق فرآیند پاداش دهی است به رفتار فرد ، یعنی برانگیختن شوق و علاقه مجدد او به انجام همان رفتار. این پاداش طیف وسیعی می‌تواند داشته باشد بطوری که از یک نگاه تحسین آمیز تا یک تشویق مالی بزرگ یا اهداء رتبه یا مقامی را شامل شود. در هر حال این فرآیند در زندگی انسان گستردگی دارد و عموم افراد آن را بکار می‌برند، شاید بدون آن که با جنبه‌های مختلف آن یا کارکرد آن یا شیوه‌های صحیح اجرای آن آشنایی داشته باشند.
تشویق در لغت به معنی آرزومند کردن ،به شوق افکندن و راغب ساختن است. در اصطلاح نیزتشویق را عاملی که بتواند منشاء ایجاد ذوق و شوق ،تحرک و امید و علاقه در انسان شود. تشویق نوعی ارضای نیاز های روانی و فیزیکی انسان است تشویق یک هدف واقعی است که دستیابی به آن انگیزه ای را ارضاء می کند و در واقع تشویق ها همان تقویت کننده های مثبت هستند که به عنوان محرک یا عاملی می باشند و انسانها در جهت رسیدن به آنها می کوشند .تشویق ، در روانشناسی با تقویت بیان می شود که تعریف آن عبارتست از محرک یا رویدادی که نتیجه آن افزایش احتمال رفتار مورد نظر است.بقاء و دوام هر سیستم در مرحله اول در گرو مدیریت و نحوه اداره کردن آن است و مدیران نقش هدایت کنندگان را ایفاء می نمایند .
کودکان و دانش آموز باید عمل خوب را بر پایه عمل به وظیفه شخصی واجتماعی وبدون توقع داشتن پاداش انجام دهد ولی والدین به این عنوان که او فردی وظیفه شناس است او را تشویق کنند. تشویق بهتر است صورت مالی پیدا نکند بلکه اولا دانش آموز باید خواندن نماز را مانند دیگران وظیفه خود بداند و ثانیا تشویق ما از او به عنوان ابزار رضایت از انجام وظیفه اش باشد. یعنی نشان دهیم که از عملش خشنودیم وبعد در بستر بالاتر به او بفهمانیم که خدا هم ازاین عمل او راضی است. تشویق باید واحد ضوابط وحدود باشد یعنی اینکه نباید فرد برای عمل تشویق شود.بلکه شایسته است که رفتارهای خاص وبرجسته او مورد ستایش قرار گیرد. روحیه ی انسان در ابتدا مانند ماده ی سیال قابل انعقادی است که به هر قالبی ریخته شود بر اثر مرور زمان منعقد شده وشکل همان قالب را به خود می گیرد وهر چه بیشتر در قالب بماند محکمتر شده و تغییر شکل آن دشوار است.
انسان یک موجود قابل تغییر و قابل توبه و بازگشت است و ممکن است در سنین صدسالگی هم خودرا تغییر دهد. اما شک نیست که تغییر عاداتی که دردوران کودکی دیکته شده اند در بزرگسالی بسیار دشوار است. مولوی این مطلب را با ذکر مثلی توضیح میدهد. مردی خاری را درمسیر مردم کاشت و مردم از این بوته ی خار دررنج بودند، او قول می داد که در سال دیگر آن را بکند و سال دیگر بازار کار به تعویق می انداخت، از طرفی خود او سال به سال ضعیفتر می گشت یعنی میان رشد درخت و قوت او نسبت معکوس وجود داشت. حالات انسان هم مثل خاربن و مارکن است روز به روز صفات در انسان ریشه های عمیقتری پیدا می کنند و اراده ی انسان ضعیفتر می شود.سعدی نیز گوید:هرکه در خردیش ادب نکنند در بزرگی ادب از او برنخاست.چوب تر را چنانکه خواهی پیچ، نشود خشک، جز به آتش راست.

سوزنده آقایی مقدم
مدرس دانشگاه

نظرات بسته شده است.