تاريخ انتشار :چهارشنبه 15 اکتبر 2014.::. ساعت : 2:48 ب.ظ
فاقدديدگاه

آیا دولت روحانی لبیرال است؟

پس از پیروزی دکتر روحانی در انتخابات ریاست جمهوری در سال 1392وبا گذشت یک سال واندی از این رویکرد بی نظیر تاریخی در ایران همانطوریکه رهبر معظم انقلاب از آن به حماسه سیاسی یاد کرد اصولگرایان ومخالفان دولت تدبیر امید در سخنرانی ها ومقالات متعددی علیه ایشان موضعگیری کرده ودر این موضعگیرها ومخالفت ها از “واژه لیبرالیسم “به صور مکرراستفاده می کنند .وبه صراحت عنوان می کنند “دولت روحانی یک دولت لیبرال “است ویا تاکید دارند که “تفکرات حاکم بر این دولت تفکرات لیبرالی است” بااین ادعاها نتیجه می گیرند که مبانی انقلاب اسلامی ،اصول وارزش های آن مقابل تفکرات لیبرالیسم قرار دارد ودر نهایت با این جمعبندی اصراردارند که دولت تدبیر وامیدویا دولت ا اعتدال ،دولت”انقلابی”نیست به بیان دیگر آنان بر مبنای همین ادله دفاع دولت از “سرمایه”و”سرمایه داران”وهمچنین تشویق دولت به “سرمایه گذاری”را مصداق بارز حاکمیت لیبرالیسم اقتصادی عنوان کرده وآزادی های فرهنگی ودرنهایت تساهل وتسامح دولت اعتدال در این حوزه را لیبرالیسم فرهنگی معرفی می کنند حتی پا را از این فراتر گذاشته دیدگاه های دولت ودولتمردان در آزادی شبکه های اجتماعی تاکید دارند که روحانی واطرافیان ایشان در “اتوبان لیبرالیسم “قدم می زنند .

با توجه به ادعاهای، گفتمان مطرح شده از جانب مخالفان واصولگرایان تندرو مصاحبه ای را با”آقای کیومرث کمالی”از متفکرین حوزه اقتصاد سیاسی در خصوص دیدگاه های مطرح شده جهت روشن شدن افکار عمومی ترتیب دادیم که توجه خوانندگان را در زیربه آن معطوف می داریم :
س:آقای کمالی باتوجه به مطالب بالا به نظر شما دولت روحانی را می توان دولت لیبرال معرفی کرد؟
به نظرم سوال خوبی را در چنین شرایطی طرح کردید چرا که در این خصوص با توجه به انتقادهای منتقدین جادارد برای روشن شدن افکار عمومی بطور کلی ودر این مورد به طور خاص پرداخته شود همان طوریکه اشاره کردید مخالفان می گویند “اطرافیان ومشاوران رئیس جمهور افراد خوش فکرند” افرادی مانند دکتر سریع القلم وقتی در باره آزادی اقتصادی اظهار نظر می کند مخالفان و اصولگرایان تندرو می گویند این تفکرها به دنیای لیبرال نزدیک است هنگامی در باره تعامل ،تدبیر وعقلانیت با جهان پیرامون حرف میزند مطرح می کنند این رویکرد ،رویکرد قابل قبول وخوب است اما زمانی که در باره آزادی فردی واقتصادی می گوید آن وقت فریاد شان بلند می شود که این حرفها به جهان لیبرال نزدیک است بعبارت دیگر میتوان گفت اینها مولفه های لیبرالیسم اقتصادی وسیاسی است مفهوم لیبرالیسم در مقطعی از تاریخ ایران قبل از آن که از آن یک نوع تفکر تلقی بشود بعنوان یک “توهین”مورد بهره برداری جریان های چپ وراست افراطی قرار می گرفت پس می بینیم تفکر لیبرالیسم در ایران همواره در محدودیت قرار گرفته است .اینجا ، جا دارد که بگویم درست بعد از انقلاب اسلامی ایران هیچ فرصتی برای دولت لیبرالیسم فراهم نشده است بنابراین با این استدلال متوجه می شویم هجمه منتقدین یک جریان جناحی وسیاسی بیش نیست در این خصوص عده ای با استناد به چهار مولفه مهم لیبرالیسم.تاکید می کنند واعتقاد دارند در دولت های لیبرالیسم اولین ویژگی دولت مستقل بودن قوه قضائیه است،حکومت قانون وتفکیک قوا را دومین مولفه مهم دولت لیبرالیسم می دا ند،ویژگی سوم ویا مولفه بعدی دولت لیبرالیسم را آزادی مطبوعات و در نهایتچهارمین ویژگی دولت لیبرالیسم را وجود آئین دادرسی کیفری ومدنی در محکمه های قضایی عنوان می کنند ومعتقدند آئین دادرسی مدنی ورعایت آن جزو اصول و ضروریات فلسفه وجودی دولت لیبرالیسم است
با توجه به مطالب فوق بطور کلی می توان نتیجه گرفت تفکر لیبرالیسم در جامعه وسیاست ایران تاکنون فرصت ظهور وبروز نیافته است
س:آقای کمالی به نظر شما لیبرالیسم قابل جمع با نظام اسلامی است ؟
اگر اجازه به دهید سئوال شما را این طور اصلاح کنم تا براساس آن بتوانیم به یک جمع بندی ونتیجه برسیم ” به اعتقاد من سئوال این است آیا ترکیب نظام اسلامی با لیبرالیسم امکان دارد یا ندارد”
بر خلاف استدلال ارایه شده در سئوال اول من معتقدم جریان تفکر اسلامی با لیبرالیسم قابل جمع نیست چرا که می دانیم لیبرالیسم بر دواصل اساسی بنا نهاده شده است”اولین اصل لیبرالیسم” این است که لیبرالیسم”قدرت”را به دست انسان میدهد تا انسان کارهایش را خودش به صورت” قراردادی”انجام دهد.
در صورتی که”اصل دوم لیبرالیسم”انسان را “منشائ همه تکالیف وحقوق جامعه می شناسد به بیان دیگر در تفکر نظام لیبرالیسم بنیان زندگی بشر در جامعه بر”قردادوتوافق” استوار گردیده است مثلا در جامعه مشروب وقمار باشد یا نباشد؟در جوامع غرب می گویند منتخبن ملت آن را تصویب کرده است که مشروب وقماردر آن کشور ها آزاد باشد .به دیگر سخن”قرارداد” کرده اند که مشروب وقمار در غرب آزاد باشد .
در حالی که در نظام دینی پایه واساس بسیاری از احکام و وظایف واخلاق” وحی آسمانی” است،لذا ملاحظه می کنیم در نظام دینی ،ما زیر حکم هستیم بنابراین اول باید ببینیم که حکم این قضیه بر اساس “وحی “چگونه است ؟در حالی که در جوامع غرب می خواهند به بینند “خواست” مردم چگونه است؟بنابراین از همین جا نتیجه می گیریم در تفکر لیبرال اساس کار” توافق وقرارداد” است بر عکس در تفکر دینی اساس کار” وحی الهی” است
با این استدلال به نظرم یک روحانی امکان دارد کارهای شبیه لیبرال انجام دهد اما نمی تواند لیبرال باشدچون لیبرالیسم بودن ذهنیت لیبرالیسم می طلبد در حالی که دینی واسلامی بودن ذهنیت دینی واسلامی را طلب می کند .با این منطق یک رئیس جمهور روحانی ومسلمان، به باور من نمی گنجد که لیبرال باشد اما از لیبرال ها بهتر قادر است حقوق بشر را تامین کند به شرطی که مجموعه شرایط حاکم چنین اجازه ای را به او فراهم کند.در حالی که او در نظام اخلاقی ومعرفتی اسلام را برتر از لیبرالیسم می داند وبر خلاف منتقدان دولت اعتدال ، نگاه می کند ومی اندیشد ایشان می گوید “چرا باید به خاطر این حرف ها یک روحانی را شخصی بدانیم که ضد دین وقدرت دارد اقدام می کند؟ “به چه دلیل باید فکر کنیم یک روحانی باید اراده کند تا حرف ها وادعاهای 200سال قبل جامعه غرب را در ایران پیاده کند ؟به منتقدان دولت تدبیر وامید باید به صراحت گوشزد کرد آقایان آن طورهای که شما ها مدعی هستید آن طورها هم نیست .زیرا این حرف وحدیث ها الفبای دین اسلام است .چراکه دین اسلام می گوید به زندگی خصوصی مردم نباید دخالت کنید.

برچسب‌ها:, , ,

نظرات بسته شده است.