تاريخ انتشار :جمعه 11 مارس 2011.::. ساعت : 7:53 ب.ظ
فاقدديدگاه

پر حرفی فقط در زنان نیست !! (+ تصویر)

(مردان که میلیون‌ها سال به کار شکار حیوانات مشغول بوده‌اند و این کار مستلزم نشستن در تنهایی و سکوت و به نقطه‌ای خیره‌شدن بوده است.)

صورت یک زن که به حرف‌های کسی گوش می‌دهد، درست مانند یک آینه عمل می‌کند، به‌طوری که شخصی که تماشاگر زنی است که به ماجرای زن دیگری گوش می‌کند، به‌نظرش می‌رسد که هر حادثه‌ای که اتفاق افتاده است برای هر دوی آنها

پیش آمده است، در حالی که این حالات در چهره مردی که به حرف‌های کسی گوش می‌کند،‌ دیده نمی‌شود.

جالب اینجاست که اسکن مغز مرد نشان‌دهنده این است که او نیز همان احساسات گوینده را در خود منتقل می‌کند اما صورت او نشانی از آن ندارد، علت این امر را به این نسبت می‌دهند که مردان در طی میلیون‌ها سال اشتغال به شکار بایستی حالات و احساسات خود را از دشمن و حیوانات مخفی می‌نموده‌اند بنابراین این خصوصیت در آنها نیازی به تحول نداشته است.

● درک احساسات دیگران

نگهداری و آموزش و پرورش فرزند نه تنها احتیاج به حرف زدن فراوان دارد، بلکه یک زن به دلیل شغل حفاظت از فرزندان بایستی متوجه کوچک‌ترین تغییرات در چهره کودک که نشانی از ناراحتی‌های جسمانی یا حالات روانی اوست، باشد. یک مادر باید از گرسنگی، افسردگی و دردهای فرزندش آگاه ‌شده و در پی برطرف کردن آنها برآید. چنین است که زنان بیشتر از مردان متوجه حالات و احساسات انسان‌های دیگر و علاقه‌مند به کمک در برطرف کردن ناراحتی‌های دیگران هستند.

اختلافات فوق است که دختران بهتر و سریع‌تر زبان خارجی را یاد می‌گیرند و هم‌اکنون در بیشتر نقاط دنیا شغل مترجمی بیشتر متعلق به زنان است. سابق بر این مردم بر این اعتقاد بودند که دلیل حرف زدن بیشتر دختران این است که مادران با فرزندان دختر خود بیشتر حرف می‌زنند تا فرزندان پسر. اما مشاهدات نشان داده است که والدین با فرزندان خود برخورد یکسانی دارند و این نوزادان هستند که واکنش متفاوت از خود نشان می‌دهند.

چون مغز نوزاد دختر برای فرستادن و گرفتن پیام و واکنش به آن مجهزتر از پسر است، به صدا و حرکات چهره افراد واکنش مشخص‌تر و بهتری نشان می‌دهد و همین باعث می‌شود که والدین را بیشتر به خود جلب کنند. به عبارت دیگر چون نوزادان پسر واکنش چندانی به نازها و نوازش‌ها و قربان‌صدقه رفتن‌ها از خود نشان نمی‌دهند بنا به مصداق «مستمع، صاحب سخن را بر سر ذوق آورد» والدین تمایل کمتری در صحبت کردن با پسران از خود نشان می‌دهند. مطالعاتی که روی نوزادان چند ساعت تا چند ماه پس از به دنیا آمدن انجام شده است یک چیز را به وضوح نشان می‌دهد:‌پسرها به اشیا و دخترها به چهره‌های انسانی جذب می‌شوند.

مدتی را که نوزادان دختر به قیافه‌ها نگاه می‌کنند دو تا سه برابر نوزادان پسر است. یک دختر در دوازده‌هفتگی افراد فامیل را از غریبه‌ها باز می‌شناسد اما یک پسر در همین سن می‌تواند یک اسباب‌بازی جابه‌جا شده را پیدا کند. به دلیل وظیفه حراست و نگهبانی از محدوده خانه و کاشانه و فرزندان، گوش اکثر زنان به انواع صداها حساس‌تر است.

به‌خصوص به صدای گریه نوزاد و هر صدایی که پیام خطری را در پی داشته باشد. در سن یک هفته‌ای نوزاد دختر می‌تواند صدای مادرش را تشخیص بدهد در حالی که نوزاد پسر چنین نیست. تشخیص صداها به زن این قابلیت را نیز می‌دهد در حالی که با یک نفر مشغول صحبت است بتواند به صحبت‌های کسان دیگری که در اطراف هستند نیز گوش داده و ماجرای آنها را نیز دنبال کند.

به‌طور کلی اکثر زنان صحبت کردن را دوست دارند و از آن به عنوان نوعی جایزه استفاده می‌کنند بدین معنی که اگر کسی را خیلی دوست داشته باشند با او بیشتر حرف می‌زنند و اگر کسی را دوست نداشته باشند یا بخواهند کسی را مجازات کنند با او حرف نمی‌زنند. تهدید زنی که می‌گوید من دیگر هرگز با تو حرف نخواهم زد را بایستی جدی تلقی کرد.

اگر سکوت همسر شما بیش از ۹ دقیقه به طول بکشد بدانید که برای کاری مجازات می‌شوید، مردان معمولا این سکوت را پاداش تلقی می‌کنند! در مجموع می‌توان گفت برای اکثر زنان صحبت کردن بیشتر هدفی که در پی دارد برقراری ارتباطات انسانی و عاطفی است، در حالی که برای مردان حرف زدن بیشتر به خاطر رد و بدل کردن اخبار و اطلاعات است. به این خاطر است که تلفن برای مردان وسیله ارتباطی و ابزاری است برای رد و بدل اطلاعات لازم و فوری در حالی که برای اکثر زنان تلفن وسیله ارتباطات عاطفی با جهان خارج است.

یک زن بلافاصله پس از بازگشت از مسافرتی کوتاه یا بلندمدت نزد خواهر، مادر یا هر دوست مونث دیگری می‌تواند به آنها تلفن کند و با آنها دو ساعت حرف بزند. اگر یک مرد یک‌سری کارها در پیش داشته باشد و دوستی از راه برسد یا کسی با او کار داشته باشد، خیلی ساده می‌گوید چند تا کار دارم که باید انجام دهم، بعدا یکدیگر را می‌بینیم. اما یک زن تمامی کارها را به صورت تصادفی با تمامی احتمالات و امکاناتی که برای انجام آنها ممکن است پیش آید شرح می‌دهد.

مثلا اینکه لباس‌ها را باید بشویم، نامه‌ای دارم باید پست کنم، خدا کند پستخانه باز باشد یک خرید کوچک هم باید بکنم و… در حالی که وظایف اکثر زنان باعث شده است که آنچه در دل و فکر دارند بیان کنند، مردان به دلیل اینکه به تنهایی به شکار می‌رفته‌اند، توانایی بلند صحبت کردن را از دست داده‌اند، به این معنا که آنها صحبت نمی‌کنند، آنها با خودشان صحبت می‌کنند.

سوءتفاهمات زیر حاصل این اختلاف است: ـ هنگامی که زن مشاهده می‌کند که همسرش کنار پنجره ایستاده و به بیرون نگاه می‌کند، فکر می‌کند که حوصله او سر رفته است بنابراین یا با او شروع به حرف زدن می‌کند یا کاری را به او محول می‌کند. نتیجه این است که در بسیاری از اوقات مرد عصبانی شده و زن با خود چنین می‌گوید: «حیف از محبت‌های من و امان از نامهربانی‌های تو». – وقتی مردان با هم زندگی می‌کنند هیچ مشکلی از آن نوع که وقتی با اکثر زنان زندگی می‌کنند ندارند.

مردها می‌توانند ساعت‌ها بدون حرف زدن کنار یکدیگر بنشینند، مانند هنگامی که به ماهیگیری می‌روند یا به تماشای فوتبال از تلویزیون مشغول می‌شوند. در حالی که برای اکثر زنان دور هم جمع شدن به هر دلیلی نیز که باشد برای برقراری روابط دوستانه و گفت‌وگو کردن است.

هنگامی که چند زن با هم مشغول تماشای فیلمی از تلویزیون می‌باشند،‌معمولا در مورد مسائل مختلفی نیز صحبت می‌کنند، در این وضعیت اگر چند مرد نیز در جمع باشند، معمولا خانم‌ها را دعوت به سکوت می‌نمایند،‌ چون همانگونه که بعدا به آن خواهیم پرداخت مردها نمی‌توانند دو کار را همزمان انجام دهند بدین معنی که یا می‌توانند حرف بزنند یا می‌توانند تلویزیون تماشا کنند.

سال‌هاست که از پرحرفی اکثر زنان جوک‌ها ساخته‌اند،‌همیشه مردان در سراسر دنیا اکثر زنانی را به یکدیگر نشان داده‌اند و با استهزا گفته‌اند که آنان همه با هم مشغول صحبت هستند و هیچ‌کس گوش به دیگری نمی‌دهد. اما حقیقت این است که همه گوش هم می‌کنند.

 

برچسب‌ها:,

نظرات بسته شده است.