تاريخ انتشار :چهارشنبه 2 سپتامبر 2015.::. ساعت : 3:25 ب.ظ
فاقدديدگاه

تربیت دینی فرزندان در سبک زندگی اسلامی

بدون شک خانواده ، محلی است که در آن ارزشهای اخلاقی ، باورهای دینی و هنجارهای اجتماعی از والدین به فرزندان منتقل می شود و زمینه ی رشد روحی و عاطفی آنان فراهم می گردد . از این رو می توان ادعا کرد که نهاد خانواده برای تربیت دینی فرزندان از قابلیت و ظرفیت بسیار بالایی برخوردار است. بنا به گفته روان شناسان ، خانواده باید گرایش کودک به دین و معنویت را که از همان سالهای اولیه ی زندگی آغاز می شود ، مورد توجه خاص قرار دهد . گاهی پدران و مادران و مربیانی که با نیتهای نیک و خیرخواهانه ، تعالیم دینی را به کودک می آموزند ، از نکته ای مهم غافل می شوند و آن عدم شناخت کافی از مسائل روانی و روحی کودک است . به همین دلیل با برخی اشتباهات ، روح کودک را آزرده می سازند . در دوره کودکی ، باورها و احساسات دینی ، باید در محیطی صمیمی و با روشی مناسب شکل گیرد و پرورش یابد؛ به گونه ای که دیدگاه کودک را تحت تأثیر قرار دهد و بر رفتار و اخلاق او اثر مثبت بگذارد .

هدف حقیقی دین ، تربیت انسان ها و پرورش احساسات و رفتار معنوی و اخلاقی در آنهاست. پدر و مادر در محیط خانواده ، نخستین الگوها و نمونه هایی هستند که کودک، ارزشهای اخلاقی و دینی و سایر درسهای زندگی را از آنها فرا می گیرد . به همین دلیل والدین باید ابتدا خود تجسم ارزشهای اخلاقی باشند و فضای خانه را برای رشد معنوی و اخلاقی آماده سازند. اگر مربیان خود الگویی عملی در این زمینه باشند ، در پایبندی کودکان به انجام فرائض دینی بسیار موثر است . همانطور که روان شناسان نیز می گویند ؛ یادگیری مشاهده ای ، بهترین شیوه برای تربیت کودکان است .
امام صادق (ع) می فرماید :
“پدرم امام محمد باقر(ع) بسیار خدا را یاد می کرد . همراه او که راه می رفتم ، ایشان را در حال ذکر می دیدم . من در بیشتر اوقات پدرم را در حال یاد خداوند می دیدم . حتی زمانیکه با مردم سخن می گفت ، این کار او را از یاد خدا غافل نمی کرد . پدرم قبل از طلوع آفتاب ما را جمع می کرد . هرکس را که توان تلاوت قرآن داشت به خواندن قرآن و هرکس را که در توانش نبود ، به گفتن ذکرهایی توصیه می فرمود. ”

روایتی که شنیدید ، گویای دو نکته است . نخست آنکه امام باقر (ع) به عنوان پدر ، خود الگوی عملی پایبندی به ذکر خدا بود و گفتار آن حضرت با رفتارش انطباق داشت . نکته دیگر آنکه نباید فرزندان را به حال خود رها کرد . بلکه ضمن اعطای آزادی حساب شده و منطقی و توجه به استقلال آنها ، باید در فرصتهای مناسب ، بستر رشد معنوی آنان را فراهم ساخت و با استفاده از وسایل و راهکارهای ممکن ، انگیزه و شوق ارتباط با خدا را در آنان تقویت کرد . تربیت دینی به دنبال برانگیختن شوق و رغبت خداپرستی در فرد است تا او به کارکردهای سازنده و نشاط آفرین دین در زندگی پی ببرد . روان شناسان می گویند همین که شور و شوق طلب دین ، در انسان و بویژه کودکان پرورش یابد ، خود به خود منجر به تأثیرات تربیتی در ساختار عاطفی ، رفتاری و روحی آنها می شود . هنر یک مربی درزمینه ی پرورش حس دینی کودکان این است که کنجکاوی و شوق حقیقت جویی آنها را نسبت به زیبائی های دین و شیرینی دینداری افزایش دهد . در راه رسیدن به این هدف باید از هرگونه آموزش های تحمیلی و انتقال مستقیم مطالب و مفاهیم دینی بدون آمادگی قبلی کودک پرهیز کرد .

حرکت در جاده تعلیم و تربیت دینی ، مثل حرکت در مسیری پرفراز و نشیب است که سرانجام به قله ای مرتفع منتهی می شود . به همین دلیل اگر انسان پیمودن این مسیر را رها کند ، ناگزیر به عقب گرد می شود . استمرار و مداومت و صبر در تحقق تربیت دینی، شیوه آموزگاران الهی بوده است . آن شخصیتهای بزرگ ، فطرت انسانها را مخاطب پیامهای خود قرار می دادند ، چراکه مسائل دین و آموزه های الهی ، به فطرت پاک و بی آلایش انسانها مربوط می شود . زمینه لازم برای پذیرش این حقایق نه با اجبار و تهدید ، بلکه با ملایمت ، مدارا و استمرار در دعوت ، حاصل می گردد .

یکی از آسیبهای تربیت دینی در خانواده ها ، اکتفا به روشهای سطحی و زودگذر است . درحالیکه برای موفقیت در این مسیر لازم است تربیت دینی تا آنجا استمرار یابد که در ذهن و ضمیر فرزند ،جای گیرد و نهادینه شود. این راهکار مؤثر ، همان درونی سازی آموزه های دینی است که باید از دوران کودکی آغاز شود و با آموزش مناسب و نظارت مستمر به ثمر بنشیند . اگر آموزه های دین اسلام ، عمل و احترام به فرائض دینی را از همان دوران طفولیت توصیه می کند ، به معنای عبور از سطح به عمق و از مسائل بیرونی و ظاهری به محتوا و درون است . در حالیکه عدم مداومت در تربیت دینی ، تلاشها را در این عرصه بی ثمر می سازد . به این ترتیب ، آموزش های دینی باید تا مرحله ای ادامه یابد که در نهاد کودکان تثبیت شود .

آقای دکتر عبدالعظیم کریمی روان شناس ایرانی می گوید :
“یکی از آسیبهایی که تربیت دینی را مختل می کند ،سختگیری در عمل و وادار کردن فرزندان به رفتارهای مشقت آمیز است . درواقع یکی از علل توصیه به شیوه مدارا و ملایمت در فهم و عمل به آموزه های دینی این است که کودکان ، والدین خود را سخت گیر تلقی نکنند ، بلکه آنان را اهل مدارا در تربیت و سهل گیر بشناسند . البته آسان گیری به معنای رها کردن کامل فرزند و فراهم سازی زمینه مسامحه نیست . بلکه منظور این است که با رعایت اعتدال و اجتناب از افراط و تفریط، گامهای مؤثری در تربیت دینی فرزندان برداریم.”
توصیه به انجام وظایف دینی همراه با ملاطفت و نرمش ، به تدریج سبب می شود که فرزندان به رفتارهای دینی عادت کنند و از انجام آنها لذت ببرند . والدین موفق از یک سو ، زمینه انجام فرایض دینی را در فضایی نشاط انگیز ، فراهم می کنند و از سوی دیگر برای افزایش شناخت فرزندان درمورد امور دینی ، گام بر می دارند . به این ترتیب عادت دادن فرزندان به انجام بعضی از فرائض دینی ، منافاتی با آگاهانه کردن این رفتارها و پرورش حس مذهبی در آنها ندارد ، همانگونه که عادت دادن فرزند به مطالعه در ساعتی خاص و به میزانی معین ، به معنای بی توجهی به محتوای مطالعه نیست . درواقع ایجاد عادات رفتاری در هر زمینه و از جمله فرائض دینی ، موانع ارادی عمل را رفع می کند و استمرار آن را تضمین می نماید .

نکته ی مهم دیگر در تربیت دینی ، ایجاد میل و رغبت درونی به حقیقت دین در کودکان است. به این معنا که تربیت دینی در فرایند خود متضمن اصل آماده سازی مخاطب است . بنابر این باید به آمادگی جسمانی ، روانی، عاطفی و عقلانی کودکان توجه داشته باشیم و زمینه ی پذیرش مفاهیم دینی و معنوی را در کودکان ایجاد کنیم. به عنوان مثال اگر بخواهیم درمقابل فردی که سیر و اشباع از غذاست ، انواع غذاهای لذیذ را بگذاریم ،بدیهی است که او راغب به خوردن نمی شود و اصرار ما موجب انزجار بیشتر او از غذا می گردد . زیرا او آمادگی لازم را برای خوردن غذا ندارد ؛اما فردی که گرسنه است، نیاز به اصرار برای خوردن ندارد؛ فقط کافی است غذایی هرچند ساده را در مقابل او بگذاریم . تا آدمی تشنه نباشد ، آب گوارا در نزدش مطلوب نیست . مولوی شاعر و عارف نامدار ایرانی در این زمینه شعر معروفی دارد که آن را برای کسانی که در جستجوی حقیقت هستند ، سروده است . او در توصیه به آنها می گوید :
” آب کم جو تشنگی آور به دست ” . به همین دلیل در تربیت دینی باید نیاز درونی کودکان و نوجوانان را برانگیزیم تا زمین دلشان مستعد پذیرش بذر ایمان شود .

برچسب‌ها:,

نظرات بسته شده است.