تاريخ انتشار :شنبه 30 مارس 2013.::. ساعت : 8:52 ب.ظ
فاقدديدگاه

داشتن لهجه یک مشکل یا ابراز هویت گوینده ؟

چندی پیش یکی از دوستان در سمیناری مطلبی را به فارسی ارائه کرد که از لحاظ شکل ارائه و تسلط بر مطلب، ارائه وی عالی و قابل قبول بوده ولی تنها نکته‌ای که در آن ارائه جلب نظر می‌کرد، فارسی صحبت کردن وی هم‌راه با لهجه نه چندان غلیظ محلی خود بود. پس از ارائه، برخی از دوستان خرده گرفتند که چرا فارسی را با لهجه حرف زده و این گونه استنباط کردند که بهتر است در یک نشست رسمی به زبان و لهجه اصیل فارسی وفادار ماند. در برابر این پندار، آن دوست ابراز کرد که گویش‌ها چون جزو داشته‌های فرهنگی هر اقلیتی بوده، دلیلی ندارد در گفتار برعکس نوشتار سعی کرد بدون لهجه حرف زد. فارغ از این مورد که کدام استنباط درست بوده و کدام نادرست، باید پذیرفت که حرف زدن لهجه و زبانی جز لهجه و زبان مادری حتی اگر آن‌ها غالب باشند، سخت بوده و از طرفی نشانه کم‌سواد یا کم‌فرهنگ بودن و یا هر دلیل منفی دیگری نیست.
در زبان فارسی، معیار لهجه و گویش مردم تهران نیست و نمی‌توان این لهجه را اصلی‌ترین شکل و لهجه زبان پارسی دانست. وقتی سخن از حرف زدن فارسی بدون لهجه است، بی‌گمان ذهن به سوی شکل گویش مردم تهران کشیده می‌شود. حتی در این بین، نوع گویش به کار رفته در اخبار در رسانه‌های داخلی نیز که همگی با لهجه تهرانی گفته می‌شود، این پندار را قوی‌تر می‌کند که لهجه اصلی زبان فارسی، همان لهجه تهرانی است. لهجه‌ای که در تهران امروز به کار می‌رود، لهجه‌ای است که به تدریج از زمان قاجار شکل گرفته و نوع گویش مردم تهران قدیم، متمایز با امروز بود. پس نمی‌توان پنداشت که در گفت‌وگوهای رسمی می‌بایست با گویش تهرانی حرف زد. هر چند که زبان فارسی در نوشتار خود، نزدیک به لهجه تهرانی است ولی سایر لهجه‌های زبان پارسی نیز کم‌اهمیت‌تر از لهجه تهرانی نیست. همان‌طور که لهجه‌های اصفهانی و شیرازی نیز در حالت گفتار بسیار رسا بوده و حرف زدن با آن لهجه‌ها ناشایست نیست.
همان‌طور که گفته شد، نقش رسانه‌ها در شکل‌گیری این تصور که گویش اصلی پارسی به لهجه تهرانی است انکارناپذیر است. بیش‌تر رسانه‌های درون ایران جز رسانه‌های شنیداری و دیداری محلی همگی با لهجه تهرانی اجرا شده و در چنین بستری چیره شدن باور برتر بودن لهجه تهرانی بر سایر لهجه‌ها و گویش‌های زبان پارسی و هم‌چنین بر سایر زبان‌های اقوام ایرانی محتمل است. از طرفی در بسیاری از سریال‌ها و فیلم‌های ایرانی به خصوص در سال‌های اخیر، شخصیت‌های اول فیلم با لهجه تهرانی و به زبان پارسی حرف زده ولی در برابر آن، شخصیت‌های کم سواد با شغل‌هایی کم درآمد و موقعیت پایین اجتماعی به سایر زبان‌ها و یا با لهجه‌ای جز لهجه تهرانی سخن می‌گویند. در این سال‌ها جز معدود سریال‌هایی مانند تبریز مه‌آلود، پای‌تخت و قصه‌های مجید کم‌تر سریالی یا فیلمی را می‌توان به خاطر آورد که در مقابل بقیه فیلم‌ها نقش‌های اصلی و شخصیت‌های اول جز لهجه تهرانی سخن گویند. در این زمینه، در بسیاری از شبکه‌های خارجی گویندگان اخبار به لهجه‌های متفاوت خبر را ارائه داده ولی در ایران به ناچار تمامی اخبار با لهجه تهرانی گفته می‌شود. در بی‌بی‌سی فارسی هر چند بسیاری به لهجه‌های ایرانی، فارسی را سخن می‌گویند ولی در کنار این، برخی گوینده‌ها با لهجه کشور افغانستان نیز سخن گفته و این تابو را می‌شکنند که باید لهجه تهرانی در اخبار و برنامه‌های تلویزیونی و رادیویی به کار رود.
به نظر می‌رسد هیچ ایرادی نداشته باشد که در رسانه ملی به خصوص شبکه‌های فراگیرتر و سراسری، گویش‌ها و لهجه‌های گوناگون در بخش‌های مختلف -نه تنها در جشن‌ها و آیین‌ها- به کار رفته که به این شیوه برابری لهجه‌ها و زبان‌ها نشان داده شود. هر چند زبان پارسی یکی از اصلی‌ترین نمادهای ایران است و شایسته احترام بوده ولی پخش برنامه‌ها با سایر لهجه‌ها و زبان‌ها هیچ منافاتی با ارزش‌مندی آن زبان ندارد. از طرفی با این‌کار و محسوس بودن برابری زبان‌ها، بی‌گمان حس اتحاد بین اقوام ایرانی بیش‌تر خواهد شد. از طرفی این‌کار می‌تواند کمک کند که لهجه‌های متنوع که جزو داشته‌های هر قوم و منطقه است، حفظ شده و در نهایت غنا و تنوع فرهنگی در ایران آسیب نبیند.
جز موارد پیش‌تر گفته شده، شاید یکی از اصلی‌ترین علت‌هایی که حرف زدن پارسی با لهجه تهرانی «با کلاس» محسوب می‌شود، یک باور نادرست از گذشته است که در دوره‌های پیشین افراد باسواد در تهران درس خوانده و با لهجه تهرانی حرف می‌زنند. این باور نادرست هم راستا با باور نادرست از باکلاس بودن خارجی‌ها است که در آن فارسی حرف زدن با لهجه خارجی نشان باسواد بودن، حساب می‌شد. در عوض، فارسی حرف زدن جز لهجه تهرانی نشان از بی‌سوادی بوده و حتی لهجه‌های افغانستانی کم‌اهمیت‌تر در نظر بسیاری از مردم است. این نگرش در فارسی حرف زدن ترک‌زبانان ایران محسوس‌تر بوده و حتی می‌توان گفت به یکی از مشکلات عمده ترک‌زبانان در سخن گفتن به فارسی است.
حرف زدن با لهجه متفاوت یک زبان دیگر که زبان مادری آن فرد نیست، بسیاری طبیعی بوده و برای مثال، حرف زدن فارسی زبان‌ها به انگلیسی بسیار متفاوت با لهجه‌های غالب انگلیسی است ولی با این حال، گویش آن‌ها خنده‌دار و مضحک نیست. همان‌طور که یک فارسی زبان نمی‌تواند آوای حروف را مانند یک کرد و یا آذری در زبان کردی و ترکی بگوید؛ یک ترک‌زبان هم نمی‌توان با لهجه‌ای مشابه با لهجه تهرانی، فارسی را حرف بزند
 

نظرات بسته شده است.