تاريخ انتشار :پنج‌شنبه 22 مارس 2018.::. ساعت : 8:39 ب.ظ
فاقدديدگاه

آیا درآمد پزشکان ایرانی واقعا کافی است؟

درآمد پزشکان جزو مباحث روز در همه کشورها و از جمله در کشور ما است که می‌تواند بر کیفیت و کمیت ارایه خدمات سلامت اثرگذار باشد. در این مقاله با رجوع به جدیدترین اطلاعات موجود به این موضوع خواهیم پرداخت و درخصوص درآمد پزشکان در جهان، امریکا و میزان رشد آن در ٧ سال اخیر در مطالعات غربی و همچنین مقایسه کیفی آن با اطلاعات احتمالی (تخمینی) از درآمد پزشکان در ایران بحث خواهیم کرد.

هر ساله جداولی از درآمدهای پزشکی در کشورهای مختلف و همچنین پر درآمد جهان برای تخصص‌های پزشکی انتشار می‌یابد که عمدتا مبتنی بر اطلاعات موثق از دیتای موجود توسط بیمه‌ها و اداره مالیات بر درآمد آنهاست که به لحاظ صحت قابل اتکاست، هرچند ما در ایران به چنین اطلاعات دقیقی به راحتی دسترسی نداریم یا اصولا اطلاعات دقیقی موجود نیست و طبیعتا مجبور به گمانه‌زنی‌های مقرون به واقعیت خواهیم بود. روزنامه دیلی راندز Daily Rounds در آگوست سال ٢٠١٢ لیستی از میانگین درآمد متخصصین و پزشکان عمومی را که حاصل یک تحقیق میدانی بود به شرح زیر انتشار داد که البته ما در اینجا دو ستون مربوط به قیمت نسبی یک آپارتمان ١٠٠ متری در نقطه‌ای خوب از پایتخت هر کشور به همراه قیمت یک دستگاه اتوموبیل نسبتا لوکس که شاید مورد تقاضای پزشکان باشد را به این جدول اضافه کرده‌ایم تا بتوان توان مالی پزشکان در کشورهای مختلف را قیاس نسبی کرد.

از طرفی، سایت آماری PracticeLink که به مسائل پزشکان می‌پردازد در آمار سال ٢٠٠٩ خود متوسط درآمد پزشکان متخصص و عمومی را در جهان ٨٣ هزار و ٨٠ هزار (بدون احتساب امریکا) به ترتیب اعلام کرد که چندان دور از ذهن و به دور از سایر آمار جهانی نیست. در این بین روزنامه امریکایی تایم هِلث (سلامت) TIME Health نیز به نتایج تحقیقاتی در مورد درآمد پزشکان و وضعیت اقتصادی آنان و حتی برداشت ذهنی آنان از ثروتمندی خودشان که به سفارش Medscape تهیه شده بود پرداخت که از مطالب آن در این مرور پژوهشی استفاده شده است. باید توجه داشت که Medscape از اطلاعات خوب و قابل اتکایی در مورد آمار مربوط به جامعه پزشکی امریکا برخوردار است. نتایج این تحقیق که روی بیش از ٢۴ هزار پزشک از ٢۵ تخصص مختلف صورت گرفت بود، نشان داد که درآمد پزشکان بین ١۵۶ هزار دلار برای یک متخصص اطفال یا پزشک خانواده و تا نزدیک به ٣١۵ هزار دلار برای یک متخصص رادیولوژی یا ارتوپدی و ٣١۴ هزار دلار برای یک متخصص قلب و ٣٠٩ هزار دلار برای یک متخصص بیهوشی در نوسان بوده و تقریبا نسبت به سال پیش‌تر خود نیز تغییر محسوسی نداشته است.

در این بررسی کمترین درآمد متعلق به پزشکان خانواده با ١۵۶ هزار یا متخصصین اطفال با ١۵٨ هزار دلار بود و به دنبال آن متخصصین داخلی با ١۶۵ هزار و روانپزشکان با ١٧٠ هزار دلار قرار داشتند. البته درآمدهای این تخصص‌ها در سال‌های ماضی بیشتر از این بوده است و مثلا در سال ٢٠١٠ رادیولوژیست‌ها با ۴١٠ هزار دلار عایدی سالانه وضع بهتری می‌داشتند. در مجموع اطلاعات واصله از کشور ایالات متحده امریکا در سال‌های اخیر نشان می‌دهد که ارتوپدها و رادیولوژیست‌های امریکایی با ١٠ درصد کاهش درآمد سالانه و جراحان عمومی با ١٢ درصد کاهش مواجه بوده‌اند در حالی که چشم پزشکان با ٩ درصد و متخصصین اطفال با ۵ درصد افزایش درآمد سالانه روبه‌رو شدند (جدول ٢). نکته جالب این تحقیق که در نتایج آن به چشم می‌خورد باور پزشکان از ثروتمند (Rich) بودن خودشان بود. با وجود درآمد خوب و قابل توجه پزشکان در قیاس با سایر رشته‌های علمی فقط ١١ درصد آنها خودشان را ثروتمند می‌دانستند که البته می‌توان آن را ناشی از وام‌‍‌ها یا هزینه‌های بالاتری دانست که این قشر در مقایسه با سایر حرفه‌های علمی با آن مواجهه است.

حدود ۵١ درصد متخصصین و ۴۶ درصد پزشکان خانواده فکر می‌کردند که تنها از یک درآمد معقول و نسبتا عادلانه برخوردارند و زمانی که از آنها پرسیده شد، «اگر از اول زندگی کنید باز حرفه طبابت را برمی‌گزینید؟» تنها ۵۴ درصد آنها پاسخ مثبت دادند که از کاهش چشمگیری به نسبت عدد ۶٩ درصد در سال‌های گذشته برخوردار بود. آنچه از آمار امریکا به دست می‌آوریم، علاوه بر اعداد و ارقام جهت قیاس با درآمدهای داخلی کشور، این نکته است که در یک نظام سیستماتیک با محاسبه تعرفه‌های معقول و لحاظ کردن تورم و شرایط زندگی و از همه مهم‌تر امکان ایجاد فرصت رشد برای افزایش درآمد (تصویر ١ و ٢) که به عنوان یک مشوق اقتصادی برای پرداختن به حرفه پرمسوولیت طبی بوده و می‌تواند تا حدی بر میزان رضایتمندی شاغلین این رشته‌ها اثرگذار باشد. انتظار می‌رود این امر خود نهایتا بر میزان کیفی خدمات سلامت موثر شود و به عبارتی حس برخورداری از درآمد عادلانه از مهم‌ترین مولفه‌های موثر بر کیفیت خدمات در هر رشته و حرفه‌ای تصور می‌شود.

اما ادامه آمار و ارقام حاکی از آن است که مولفه‌های دیگری نیز به جز عدد خام درآمد بر میزان رضایتمندی پزشکان ار درآمد خود اثرگذار هستند. آمار Medscape بیانگر این موضوع است که حتی در جوامع پیشرفته که رشته‌های پزشکی از درآمد نسبتا مکفی برخوردارند اما تصور ثروتمند بودن یا عادلانه بودن درآمد بیش از آنکه تحت‌تاثیر عدد دریافت سالانه باشد تحت تاثیر باورهای فرهنگی از برخورداری مادی و بدهکاری‌های بانکی و هزینه‌ها علیحده این قشر از جامعه به نسبت سایر اقشار است (تصویر ٣) فلذا ما نیز در تحلیل وضعیت درآمدهای پزشکی در کشور خود می‌باید از صرفا قیاس عددی پرهیز کرده و سایر مولفه‌های مهم را در تحلیل‌های خود وارد کنیم. تحقیقات آماری Medscape همچنین نشان می‌دهد که پزشکان مذکر از درآمدی تا بیش از ۴٠ درصد بیشتر از همکاران مونث خود برخوردار بوده‌اند که به نظر می‌رسید بیشتر به نوع تخصص‌های انتخابی توسط خانم‌های پزشک بستگی داشته باشد تا صرفا جنسیت ایشان و همچنین ساعات کار خانم‌ها به انتخاب خودشان کمتر بوده است.

اختلافاتی هم به لحاظ منطقه جغرافیایی در درآمد پزشکان امریکا وجود دارد. باید اذعان داشت در این دو مورد اخیر جنسیت و جغرافیا، ما هیچ اطلاعات دقیقی از وضعیت پزشکی کشور خود نداریم و از عدالت یا بی‌عدالتی جنسیتی و جغرافیایی موجود در درآمدهای پزشکی ایران دانش مناسبی برای سیاستگذاری‌های مربوطه در دست نداریم. تحقیقات حاضر نشان می‌دهد که ۶٧ درصد پزشکان امریکا با وجود دستورالعمل‌های سراسری برای کاهش تست‌ها و اقدامات تشخیصی و درمانی غیرضروری برای کم کردن هزینه‌های ملی، اما کماکان بر این باورند که گایدلاین‌ها همیشه و در همه شرایط به نفع وضعیت بیماران نیست و به روش‌های خود که خارج از گایدلاین است می‌پردازند.

این آمار می‌تواند برای ما این پیام را داشته باشد که در صورت تمرکز بر تولید گایدلاین‌های تشخیصی و درمان در کشور که موضوع بحث روز و داغ به خصوص در وزارت بهداشت است، اما باید متوجه بود و پیش‌بینی کرد که آنها تا چه حد مورد استقبال و کاربرد خواهند بود؟در ایران برای محاسبه میانگین تخمینی درآمد پزشکان از عدد حداقل ۵ میلیون تومان و حداکثر ١٠٠ میلیون تومان استفاده شده است اما با توجه به تعداد کثیر پزشکان عمومی (حدود ٧٨ هزار نفر طبق آمار موجود در سایت سازمان نظام پزشکی ایران) با درآمد کم و متوسط در قیاس با تعداد کمتر از متخصصان (حدود ٣۶ هزار نفر طبق آمار همان سایت) با درآمدهای فراتر از میانگین‌های متصور می‌توان به عدد «١٠ میلیون تومان» برای میانگین درآمد پزشکان اعم از عمومی و متخصص برای سراسر کشور رسید که یحتمل رقمی متعادل و قریب به واقعیت می‌نماید.

هرچند با مطالعه جداول فوق هر پزشک ایرانی که از درآمد واقعی خود بالشخصه مطلع است، می‌تواند تصوری نسبی از وضعیت درآمدی خود و میزان ثروتمندی یا فقر به دست آورد. همانطور که پیش‌تر ذکر شد، در مقام مقایسه درآمدهای پزشکان ایرانی و سایر نقاط جهان نباید صرفا اعداد میانگین را با هم مقایسه کرد و باید به نکات خاص دیگری نیز که می‌توانند میزان توانمندی افراد در بهره‌وری از درآمد خام سالانه خود را تحت تاثیر قرار دهند، توجه داشت. پزشکان غربی به خصوص در جوامع پیشرفته بین ٣٠ تا ۴۵ درصد مالیات می‌پردازند و درآمد نهایی آنان از میزان خام دریافتی پایین‌تر از ارقام ذکر شده در جداول فوق است، هرچند باید به این نکته اشاره داشت که این کسر مالیاتی به‌طور چشم بسته و یکجا نمی‌باشد و بر اساس محدوده‌های درآمد اعمال می‌گردد و اعداد مختلفی برای کسر مالیات به مقادیر افزایش دریافت و بر اساس ورود به باندهای درآمدی بالاتر اعمال می‌شود و در حقیقت به ناگاه مثلا ٣٠ درصد یا ۴۵ درصد از کل درآمد کسر نمی‌گردد.

از طرف دیگر پزشکان (به‌خصوص جوانان) در جوامع غربی از تسهیلات وام بسیار بالا با بهره بسیار پایین برخوردار می‌شوند که گاهی تا ٩٨ درصد قیمت یک خانه را با ارایه ٣ فیش حقوقی پیاپی می‌توانند از بانک دریافت دارند که در این موارد حداکثر بهره وام در کشوری چون انگلستان در حد ١,٧ درصد (یک و هفت دهم درصد برای first buyers) می‌باشد. در کشورهای پیشرفته از لحاظ اقتصادی، وام‌های تهیه وسایل و ادوات پزشکی همانند ایران که با بهره‌های نجومی تا ٣٠ درصد و حتی بیشتر همراه است، نیست و بیشتر پزشکان شاغل در سیستم‌های ارجاع ملی همانند NHS اصولا نیاز به این وام‌ها ندارند. از طرفی باید در نظر داشت که سطح زندگی تعریف شده برای یک پزشک در فرهنگ ایرانی کمی بالاتر از حتی جوامع پیشرفته غربی تعریف می‌شود که این امر بر تصور پزشک و حتی جامعه ایرانی نسبت به میزان ثروتمند شمردن خود اثرگذار است.

در حال حاضر، هزینه‌های سالانه زندگی یک پزشک در ایران همانند سایر اقشار جامعه قابل پیش‌بینی نیست و معمولا و مستمرا با یک تورم دو رقمی مواجه است که در جوامع پیشرفته چنین بی‌ثباتی و فقدان امنیت اقتصادی دیده نمی‌شود که این نیز از عوامل موثر بر تصور پزشک ایرانی نسبت به ثروتمند، متوسط یا فقیر شمردن خود است.منابع حمایتی دولتی برای زمان بیکاری پزشکان یا برای پزشکان با درآمد پایین چندان قابل اعتنا نیست و نمی‌توان بر آنها اتکا کرد. بنابراین وقتی جمیع جهات از جمله درآمد و هزینه سالانه و باورهای فرهنگی و اجتماعی را در کنار هم تحلیل می‌کنیم، می‌توان نتیجه گرفت که اکثریت پزشکان ایرانی (اعم از عمومی و متخصص) در مقام قیاس با سایر اقشار جامعه ایرانی که با انواع بحران‌ها و تنگناهای رنج‌آور اقتصادی دست به گریبانند ممکن است از میانگین رفاه اجتماعی قابل قبول‌تری برخوردار باشند اما وضعیت آنان در مقایسه با همکاران غربی‌شان برخلاف تصور عمومی و برخی آمار غلط که در رسانه‌ها داده شد و می‌شود، بهتر نیست و حتی در مقایسه با کشورهای درحال پیشرفت از توان اقتصادی متوسطی برخوردارند. فلذا افسانه‌های رایج رسانه‌ای که از پزشکان غول‌های ثروتمند می‌سازد، جز برای قشر بسیار اندک و قابل اغماضی از جامعه بزرگ پزشکی قابل باور و استناد نیست. پیشنهاد می‌شود تا برای ارتقای کیفی وضعیت درآمد و معاش قاطبه پزشکان ایرانی از اعمال مالیات پلکانی و تخصیص وام‌های ویژه کم بهره و سیستم هوشمند افزایش تعرفه‌های خدمات پزشکی استفاده کرد تا حس یک زندگی بهتر و احساس امنیت شغلی بیشتر در آنها بتواند در نهایت به افزایش کیفیت خدمات سلامت و یک فرهنگ‌سازی جدید در میان آنها نسبت به باورهای ثروتمندی منجر شود.

در صورت وجود یک سیستم انتخاب و ارزیابی درست و عادلانه و بدون رانت برای ورود به دانشگاه و تحصیل در رشته پزشکی در ورود، می‌توان گفت که پزشکان از زمره نخبگان اجتماع هستند و بعید است وجدان جامعه عمومی به بهره‌وری بیشتر آنان از منابع عمومی اقتصادی به شرط کارآیی کیفی و کمی موثر اعتراضی داشته باشد و در حقیقت در تمام جوامع جهانی، طب و طبابت و طبیب محترم شمرده می‌شوند. اطبا هم در صورت تامین حداقل‌های یک زندگی مناسب و در شان خود مسلما رفتار حرفه‌ای و کم خطاتری از خود بروز می‌دهند که همه اینها به یک امنیت و رفاه در سلامت اجتماعی و فردی منتهی خواهد شد که تمامی اقشار و آحاد جامعه از آن بهره خواهند برد. ای کاش در سیاستگذاری، آموزش، نظارت و اجرا با جامعه پزشکی خود آینده نگرتر برخورد کنیم.

روزنامه اعتماد

نظرات بسته شده است.