تاريخ انتشار :دوشنبه 5 مارس 2018.::. ساعت : 9:38 ق.ظ
فاقدديدگاه

پیش‌بینی یک اصلاح‌طلب از انتخابات ۱۴۰۰؛ جهانگیری گزینه اصلاح‌طلبان و لاریجانی گزینه اصولگرایان است

عبدالله ناصری در پاسخ به این پرسش که چرا در بین اصلاح‌طلبان گرایشی برای کسب پست و مقام ایجاد شده است، اظهار کرد: این مساله یکی از آفت‌های جدی کشور است که در بین اصلاح‌طلبان و اصولگرایان وجود دارد و بین این دو جریان در این زمینه فرقی وجود ندارد و باید به صورت کلی به عنوان یکی از آفت‌های کشور پیگیری شود. با وجود سابقه کاری آذری جهرمی، من هر وقت او را در تلویزیون می‌بینم احساس لذت می کنم زیرا او متولد جمهوری اسلامی بوده و مسئولیت گرفته است هر چند ممکن است مواضع او با من متفاوت باشد. این اتفاق باید به صورت جدی در سایر عرصه‌های مدیریتی کشور هم رخ دهد.
ناصری با اشاره به اینکه شخص آقای خاتمی هم به این نکته بسیار توجه دارد که باید به جوانان اعتماد کرد، گفت:‌ ولی واقعیت این است که این یک بیماری مزمن است که همه جریان های سیاسی را فرا گرفته و بعد از ۴۰ سال هنوز برخی نیروها علاقه‌مند به جایگاه و منصب هستند در حالیکه باید عرصه مدیریتی را برای نسل جوان خالی کرد زیرا من معتقدم جوانان بهتر دنیا را می‌فهمند، با علوم روز آشنایی بیشتری داشته و درک بهتری از فرآیند مدرنیزاسیون دارند.
این فعال سیاسی اصلاح‌طلب ادامه داد: برای سال ۱۴۰۰ نامزد اصلاح‌طلبان احتمالا جهانگیری و نامزد اصولگرایان احتمالا لاریجانی خواهد بود این در حالی است که من معتقدم جوانگرایی و دادن عرصه به نیروهای جدید را باید از همین انتخابات ریاست‌جمهوری در پیش گرفت زیرا ادامه روند حضور مدیران ۴۰ ساله در عرصه‌های مدیریتی را یکی از پاشنه‌های آشیل کشور می‌دانم و بر این باورم اگر نگاه نوگرایانه‌ای به حوزه مدیریت داشته باشیم حتی قدرت دفاعی و امنیتی بسیار بالایی برای کشور ایجاد می‌شود.
این عضو بنیاد باران در پاسخ به این پرسش که چرا برخی چهره‌های اصلاح‌طلبان همچنان به کسب سمت‌های مدیریتی اصرار دارند، تصریح کرد: شاید شرایط خطیر کشور برخی را به این نتیجه رسانده است که باید همچنان نیروهای باتجربه عهده‌دار مسئولیت‌ها باشند اما من معتقدم به خاطر ماهیت ایدئولوژیکی ساختار قدرت سیاسی جمهوری اسلامی و نگاه جامعه جهانی مخصوصا قدرت‌های بزرگ نسبت به ایران، این شرایط حالا حالاها برقرار است بنابراین اگر خواسته باشیم اینگونه فکر کنیم همیشه باید افراد پیر، سالخورده و خسته سر کار باشند. در حالیکه باید از این افراد در اتاق‌های فکر بهره برد و نیروهای مدیریت میدانی را به نسل جوان سپرد مثل کاری که عربستان شروع کرده و با ساختار سالخورده خود مبارزه کرده است. علیرغم مواضع عربستان نسبت به ایران، نوع نگاه آنها به تغییر ساختار مدیریت را من تحسین می‌کنم. این اتفاق باید در جمهوری اسلامی ایران هم بیفتد.
ناصری در پاسخ به این سوال که آیا اصرار اصلاح‌طلبان بر گرفتن پست و سمت باعث جدا شدن آنها از مطالبات جامعه می‌شود، خاطرنشان کرد: ساختار سیاسی جمهوری اسلامی پیچیده، بزرگ و در هم تنیده است و اینگونه نیست که اگر یک مدیر اصلاح‌طلب در راس یک وزارتخانه قرار بگیرد، می‌تواند مسئولیت خود را خوب اجرا کند. یک نمونه در این زمینه درباره وزیر امور خارجه است. ظریف به عنوان یک قهرمان ملی مطرح است مخصوصا با اقدامی که در زمینه برجام انجام داد اما همین ظریف به خاطر مشکلات برون وزارتخانه‌ای که ارتباطی هم با شخصیتش ندارند برایش مشکلاتی در عرصه منطقه و جهان پیش آمده که هیچ کاری هم نمی‌تواند انجام دهد و حتی ممکن است برجام که یک افتخار تاریخی و ملی است نیز تحت تاثیر قرار بگیرد.
این عضو بنیاد باران بیان کرد: یک نمونه دیگر شهردار تهران است. نجفی شهرداری بسیار برارزنده، قابل و مورد اجماع اصلاح‌طلبان و برخی از اصولگرایان است اما واقعیت این است که کانون‌های قدرت آنچنان که با احمدی‌نژاد و قالیباف در مدیریت شهری تفاهم داشتند، چنین امکانی را برای نجفی فراهم نکردند.
این فعال سیاسی اصلاح‌طلب در پایان با بیان اینکه اصلاح‌طلبان باید این واقعیات را بدانند و پیچیدگی مدیریت را مدنظر قرار دهند، گفت: باید اصلاح‌طلبان زمینه را برای حضور نسل جوان فراهم کرده و خودشان در حوزه جامعه مدنی فعال‌تر شوند. اگر این اتفاق بیفتد هزینه کمتری متوجه شخصیت‌های کاریزماتیک و برجسته اصلاح‌طلبان می‌شود.   خبرانلاین

نظرات بسته شده است.